جدول جو
جدول جو

معنی قلعه قفل - جستجوی لغت در جدول جو

قلعه قفل
(قُ)
قلعه ای است به یمن. (منتهی الارب) (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(ظُ)
قلعه ای است به یمن. (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
(طَل ل)
قلعتی است به وادی موسی نزدیک بیت المقدس. (معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(صَ)
قلعه ای است به بحرین و هجر. ابن فقیه گوید: صفا قصبۀ هجر است ویوم الصفا از ایام عرب است. جریر گوید:
ترکتم بوادی رحرحان نسأکم
و یوم الصفا لاقیتم الشعب اوعرا...
(از معجم البلدان)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ قَمْ بَ)
دهی است از دهستان قیلاب بخش اندیمشک شهرستان دزفول، واقع در 5هزارگزی شمال خاوری اندیمشک و کنار راه خاوری شوسه و راه آهن تهران به اهواز. موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن گرمسیری مالاریائی است. سکنۀ آن 1000 تن است. آب آن از لوله و محصول آن غلات و شغل اهالی زراعت و کارگری راه آهن است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ قَ رَ)
دهی است از بخش سمیرم بالا شهرستان شهرضا، واقع در 20هزارگزی جنوب سمیرم. موقع جغرافیایی آن جلگه و هوای آن معتدل است. سکنۀ آن 100 تن است. آب آن از قنات و محصول آن غلات، پنبه، تنباکو، کشمش، بادام و شغل اهالی زراعت است. راه مالرو دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 10)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ قُ)
دهی است از دهستان کوهساران بخش مینودشت شهرستان گرگان، واقع در 2100گزی جنوب خاوری مینودشت. موقع جغرافیایی آن کوهستانی وهوای آن سردسیری است. سکنۀ آن 750 تن است. آب آن از چشمه سار و محصول آن غلات، لبنیات، ابریشم و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان بافتن پارچه های ابریشمی و چادرشب است. دبستان و زیارتگاهی دارد. راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ یِ ؟)
این قلعه از بنای محمدتقی خان بختیاری از قوم چهارلنگ است که معاصرفتحعلیشاه بوده است. (جغرافیای غرب ایران ص 129)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ تُ گَ وَ)
نام یکی از دهستانهای بخش جانکی گرمسیر شهرستان اهواز است. این دهستان بین دهستانهای ابوالعباس، باغ ملک و جنوب بخش ایذه واقع است. موقع طبیعی دهستان کوهستانی و هوای آن معتدل و مالاریایی است. این دهستان از 17 آبادی بزرگ و کوچک تشکیل شده و جمعیت آن در حدود 3500 تن میباشد. و قراء مهم آن عبارتند از: تکیه، بی بی گل و مرده تنبی. مرکز دهستان آبادی قلعه تل و آب مصرفی آن ازچشمه و چاه و قنات تأمین می گردد و محصول آن غلات، برنج، میوه جات و بلوط و شغل عمده مردان زراعت و گله داری است. راه های دهستان مالرو است و ساکنین از طایفۀ بختیاری هستند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا
(قَ عَ گُ)
دهی است از دهستان دشمن زیاری بخش کهکیلویه شهرستان بهبهان، واقع در 11هزارگزی شمال خاوری قلعه گلاک مرکز دهستان و 48هزارگزی شمال خاوری شوسۀ بهبهان به آرو. موقع جغرافیائی آن کوهستانی و هوای آن سردسیری مالاریائی است. سکنۀ آن 120 تن است. آب آن از رود خانه مارون و محصول آن غلات، برنج، پشم، لبنیات و شغل اهالی زراعت و حشم داری و صنایع دستی زنان قالی و قالیچه و جوال و پارچه بافی است. راه مالرو دارد و ساکنین از طایفۀ دشمن زیاری می باشند. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6)
لغت نامه دهخدا